هشتاد و شش روز پیش حول و حوش ساعت هفت صبح آمدند و بعد از تفتیش عبدالله یوسفزادگان را بردند. طبق معمول بدون اینکه معلوم باشد چرا و کجا میبرندش. احتمالن برای "ادای پارهای توضیحات". بعد از کمتر از بیست و چهار ساعت عبدالله به مشهد منتقل شد. باز هم به دلایلی نامعلوم. بیش از یک ماه در سلول انفرادی یود و بعد مجددن به زندان اوین در تهران منتقل شد. در این بین بارها به خانوادهاش وعده آزادی زودهنگاماش را دادند. آنها هم سکوت کردند. بیش از چهل روز گذشت. پنجاه روز. شصت روز. و وعده پشت وعده بدون اینکه حتی معلوم شود جرم این پسر چیست؟
عبدالله از زبان بسیاری از رفقایش در این مدت تصویر شد. آدمی میانهرو و معقول بی هیچ هیجانزدگی سیاسی و بدون هیچ سابقه عضویتی در تشکلهای سیاسی. چهرهای کاملن فرهنگی و علاقمند به کتاب. چند روز پیش هم بعد از هشتاد و شش روز نگهداری او در سلول انفرادی و بعد از اینکه درخواست داده بودند تا وثیقه صدمیلیون تومانی برای آزادیاش بیاورند چند ساعت قبل از آزادیاش مجددن و بدون هیچ توضیحی قرار بازداشت او را تمدید کردهاند. به کجا و خطاب به چه کسی باید این درد را فریاد کرد؟
هشتاد و شش روز است که جوان نخبه این مملکت را در سلول انفرادی حبس کردهاند. کسی که کوچکترین سابقه فعالیت سیاسی نداشته است و همه کسانی که او را میشناسند از دربند ماندن طولانی مدت او، آن هم در سلول انفرادی شوکه شدهاند. وعدههای دروغ و بازی با روح و روان خانواده و جمع پرشماری از دوستان یک انسان بیگناه با کدام قانون قابل توجیه است؟ بعد از هشتاد و شش روز حبس در انفرادی کسی نیست که توضیح بدهد قرار بازداشت موقت یک دانشجوی غیرسیاسی که حتی در اعتراضات هم حضور نداشته است چرا باید تمدید شود؟ این میزان ابتذال در رفتار با انسانی فرهیخته، اخلاقی، قانونمدار و بیگناه را در کجا میتوان سراغ گرفت؟
ایمان دارم که عبدالله قویتر و استوارتر از آن است که با این رفتارهای غیرانسانی و ضداخلاقی از پا در بیاید. هشتاد و شش روز انفرادی را هر کسی نمیتواند تحمل کند ولی او تا اینجا را به خوبی تحمل کرده است. اما مسوول هر گونه خسارت روحی و جسمی که متوجه او و نزدیکانش شود کسانی هستند که بارها به دروغ گفتهاند آزادش خواهند کرد و نکردهاند. این رفتار شرمآور با خانوادهای اصیل و شریف که تا به حال جز خدمت به مردم و کشورشان نکردهاند را قبل از اینکه دیر شود پایان دهید.
عبدالله یوسفزادگان بیگناه است. او را آزاد کنید!
منبع: وبلاگ نیمدایره
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر