۱۳۸۹ فروردین ۲۱, شنبه

عبدالله یوسف‌زادگان هنوز در انفرادی است

با گذشت یک ماه از بازداشت عبدالله یوسف‌زادگان و علی‌رغم وعده‌های مسئولین پرونده مبنی بر پذیرش وثیقه برای آزادی وی، او هم‌چنان در بازداشت و سلول انفرادی به سر می‌برد. مسئولین پرونده‌، هفته‌ی پیش به خانواده‌ی یوسف‌زادگان قول آزادی او با وثیقه را داده بودند و به همین دلیل یکی از بستگان وی اوایل هفته‌ی گذشته برای گذاشتن وثیقه راهی مشهد شده بود، اما مسئولین پرونده از پذیرش وثیقه خودداری کرده و گفته‌اند که بازجویی‌ها هم‌چنان ادامه دارد و تبدیل قرار صورت نگرفته است.

گفتنی است پیش از این، بیش از 180 نفر از دارندگان مدال‌های المپیادهای کشوری و جهانی و دانشجویان رشته‌های علوم انسانی دانشگاه‌های کشور، و نیز جمعی از فارغ‌التحصیلان مدارس فرهنگ، آزادی و پی‌گیری وضعیت این دانشجوی نخبه را از آیت‌الله لاریجانی، رئیس قوه‌ی قضائیه، خواستار شده بودند.

عبدالله یوسف‌زادگان، دارنده‌ی مدال طلای المپیاد ادبی و دانشجوی برتر رشته‌ی حقوق، صبح روز 25 اسفند در منزل‌اش در تهران دستگیر و به بازداشتگاهی در مشهد منتقل شد. هنوز از علت انتقال او به زندان مشهد اطلاعی در دست نیست. او در آخرین تماسی که با خانواده‌ی خود داشته حال جسمی و روحی خود را خوب توصیف کرده است.


۱ نظر:

  1. بيشتر از يک ماه است که عبدالله يوسف زادگان در زندان است و خانواده اش بي خبر از او.
    مي گويند در سلول انفرادي است اما شايد بعداً‌اين را هم تکذيب کنند و بگويند در انفرادي نبوده است و به او خيلي هم خوش مي گذشته.
    شايد حتي بگويند که چون مي دانسته اند عبدالله به کتابخواني علاقه دارد براي او کتابخانه اي هم در زندان فراهم کرده بودند.
    شايد بگويند عبدالله در زندان همواره حسرت اين را مي خورده که چرا زودتر به زندان نيامده است.
    شايد بگويند از مصاحبت با بازجويان؛ ببخشيد کارشناسان بسيار لذت برده و اطلاعات ادبي و فلسفي اش چند برابر شده است.
    اما يک چيز را نمي توانند انکار کنند. عبدالله بازداشت شد. عبدالله به زندان رفت. عبدالله دز زندان ماند و خانواده اش او بي خبر بودند. عبدالله بدون تفهيم اتهام بازداشت شد. عبدالله در شهري غير از شهر خود بازداشت شد. خانواده عبدالله براي يافتن و خبر گرفتن از او سرگردان شدند. آزادي عبد الله سلب شد. نعمتي که خدا به عبدالله داده بود را بندگان مخلص خدا از وي گرفتند تا . . . . .
    به ياد عبدالله مي خوانم
    پشوتن مرده است آيا
    و برف جاودان بارنده سام گرد را سنگ سياهي کرده است آيا
    مگر ديگر فروغ ايزدي آذر مقدس نيست
    مگر آن هفت انوشه خوابشان بس نيست
    زمين گنديد
    آيا بر فزار آسمان کس نيست؟

    پاسخحذف